ارزشيابي توصيفي

دبستان پسرانه آزادگان تهران
ارزشيابي اجراي پيش آزمايشي مقياس كيفي در مدارس ابتدايي در سال تحصيلي 82-1381

Saturday, April 26, 2003

مشاهده عمقي
محل مشاهده: مدرسه پسرانه آزاده‌گان
تاريخ مشاهده: 25/1/82
مشاهده‌گر: سعيده ميرزاده واقفي


ابتدا سر كلاس خانم قبادي رفتم و ايشان داشتند به بچه‌ها نمرات ديكته‌شان را مي‌دادند از دانش‌آموزان در مورد حروف و يا نمره سؤال كردم از 24 نفر دانش‌آموز 16 نفر حروف را قبول داشتند و 12 نفر مي‌گفتند كه نمره بهتر است كه البتـّه از اين 12 نفر تعدادي در مورد حروف و نمره اتفاق‌نظر داشتند.
سر كلاس خانم زندي رفتم و ايشان گفتند كه ديكته مشورتي زنگ اول داشتند و به اين صورت كه هر نفر يك جمله را در اين ديكته مي‌نويسند و يك سرگروه دارند كه ديكته‌ها را تصحيح مي كنند يا يك حرف را انتخاب مي‌كنند و از بچه‌ها مي‌خواهند به صورت مشورتي تا حدود ده كلمه را بنويسند كه در آن حرف مورد نظر باشد يا متني انتخاب مي‌شود روي تخته سياه نوشته مي‌شود پس از چند بار مطالعه پاك مي‌شود و به بچه‌ها ديكته گفته مي شود (از همان متن) خانم زندي شروع به درس دادن درس جديد كردند به اين صورت كه ابتدا بچه‌ها را با حرف مورد نظر كه درس داده خواهد شد آشنا مي‌كنند. در آن روز «ح» حرف مورد نظر بود.
بعد به بچه‌ها گفتند كه با هم مشورت كنيد و تصميم بگيريد كه در هر گروه چه خطي را چه كسي بخواند گروه‌ها چهار نفري بود و 4 نفر با هم تصميم مي‌گرفتند. گروه‌ها هفتگي عوض مي‌شوند و نام آنها هم عوض مي‌شود مي‌تواند اسم گلها، اشكال هندسي، حروف، حركات جديد درس جديد، اسم ميوه‌هاو … باشد.
به بچه‌ها مدت زمان خاصي داده مي‌شود تا با هم مشورت كنند و تصميم بگيرند.
يا متن انتخاب شده داراي غلط است و از بچه‌ها خواسته مي‌شود صحيح آنرا بنويسند. يا يك درس انتخاب مي‌شود «درس جديد» با هم خوانده مي‌شود كلمات آن درس را جدا كرده و مي‌نويسند (از حفظ مي‌نويسند يعني پس از چند بار روخواني كتاب را بسته و به صورت گروهي تمام كلمات موجود در آن متن را مي‌نويسند.)
هر گروهي كه كارش تمام مي‌شود دست به سينه مي‌نشيند و اين نشان‌دهندة آماده بودن آنها براي درس دادن است.
خانم زندي تعدادي كلمه را بدون گذاشتن حرف ح يا ه نوشت و بچه‌ها بايد تشخيص مي‌دادند كه چه نوع ح يا ه بايد گذاشته شود.
به نظر خانم زندي حروف نبايد ملاك نمره باشد و اگر چنين باشد باز هم مثل كارنامة كمي مي‌شود و بايد خود حروف ملاك باشد تا فقط توانائيهاي بچه‌ها مورد نظر باشند
خانم زندي نمونه كارنامه‌اي كه براي آموزش و پرورش فرستادند را به من نشان دادن و گفتند : لازم نيست كه همة آنچه كه در طول سال از بچه‌ها برداشت مي‌شود هر دو. ماه يكبار تكرار شود بعد زنگ بعد از كلاس بچه‌ها از درس جديد روخواني را شروع كردند و در حقيقت درس را دادند يكي از بچه‌ها درس را با رواني به حد دو خط خواند ولي يكي ديگر از بچه‌ها كه در تكلم هم مشكل داشت نتوانست بخواند و خانم زندي به بچه‌هاي ديگر گفت كه بخوانند. بعد از درسهاي قبل فارسي به صورت حفظي از بچه‌ها خواستند كه بخوانند و بچه‌ها به صورت داوطلب پاي تخته مي‌آمدند و جملات را با صداي بلند مي‌خواندند (از حفظ) خانم زندي گفتند كه چون روخواني فارسيشان ضعيف بود و اين كار را نمي‌كردند كه تمرين كنند با اين عمل مجبور به خواندن مي‌شوند و من در عوض به آنها امتياز مي‌دهم.
در كلاس خانم زندي اين همه‌پرسي را كردم و بچه‌هايي كه به نمره رأي مي‌دادند حدود 15 نفر است و يكي از آنها گفت كه خانم نمره مشخص‌تر است كه چي گرفتيم. براي حروف هم 9 نفر دستشان را بالا كردند كلاس خانم زندي 23 نفر بود.
بچه‌ها در حال جمله‌نويسي بودند كه من كلاس را ترك نمودم.
در ضمن بايد بگويم آقاي فرزانه مادرشان روز 24 فروردين فوت كرده بودند و به همين علـّت ايشان را نديدم. و به آقا مجيد گفتم كه روي وبلاگ براي ايشان پيام تسليت بفرستد و اين كار هم انجام شد.

مشاهده عمقي
محل مشاهده: مدرسه پسرانة آزاده گان
تاريخ مشاهده: 21/1/82
مشاهده‌گر: سعيده ميرزاده واقفي


به دبستان آزادگان رفتم آقاي فرزانه جلسه‌اي در مورد امتحانات داشت و من به سر كلاس خانم قبادي رفتم آنها ديكته پاتخته‌اي داشتند. كلاسشان پُر جمعيت بود بطوريكه تا پاي تخته صندلي چيده شده بود. پوشة كار بچه‌ها دست خودشان و در خانه بود و دو تا از بچه‌ها پوشه‌هاشان را آورده بودند و خانم قبادي آنها را به من داد. در اين حين خانم قبادي در مورد حقوقشان و قولهايي كه در مورد اجراي طرح و مزيـّت‌هائي كه قول داده شده ولي عمل نشده است صحبت كرد و گفت كه 90 ساعت طلب داريم ولي برايمان نفرستادند از من خواستند كه اين موضوع را بازتاب كنم.
ايشان همينطور يك كتاب را به من نشان دادند به نام حديث عزت كه همراه با پاسخ‌نامه‌اي بود و به عنوان قسمتي از تكليف عيد بچـّه‌ها محسوب مي‌شد و گفتند كه بچه‌ها آن را انجام دادند. پوشه يكي از آنها را باز كردم؛ نقاشي‌ها، نمرات امتحانات، ديكته و … در آن بود. خانم قبادي گفت حالا ديگه نمره نمي‌دهيم و فقط با حروف معين شده به بچه‌ها سطح‌ها را نشان مي‌دهيم در داخل پوشه نمره دادن حرفي خبري نبود! و فقط همان روش قديمي بود. امّا ايشان دفتر ديكته يكي از بچه‌ها را به من داد دفتر ديكته يكي از بچه‌ها را ديدم و خانم قبادي به من توضيح داد كه از 18 به بالا را «ك» 18 تا 16 را«ن» و … به همين ترتيب نمرات را مي‌دهند!!
با پسري كه در نيمكت آنها نشسته بودم صحبت كردم و از او در مورد اينكه خودشون درس مي‌دهندد آيا دوست دارد يا نه پرسيدم و او جواب داد كه دوست دارم. البتّه با كمي حالت مُعذّب آن هم به خاطر ناآشنا بودن با من.
پسر بچّه‌ها شيطون‌تر از دخترها هستند و كلاس سراپا جنب و جوش است. خانم قبادي گفت با اينكه پسر بچّه‌ها شيطون هستند قدرت گيرائيشان از دخترها بيشتر است.
كارنامه ارزشيابي را بعد از عيد دادند و يك جلسه براي اولياء گذاشتند و آنها را توجيه كردند.
خانم قبادي گفتند كارهاي ما بسيار زياد است و اگر قرار باشد كارنامة ارزشيابي توصيفي و كارنامه اصلي را صادر كنيم خيلي براي ما فشار است.
من زنگ تفريح به اتاق معلمان رفتم و آنها نسبت به اين طرح اعتراض داشتند و گفتند كه نمره بهتر از اين حروف است و با اين كار بچه‌ها بهتر كار نمي‌كنند و سعي در بيست گرفتن نمي‌كنند به نظر آنها فشار روي معلمان ابتدايي است و معلمان راهنمائي و دبيرستان راحت‌ترند. به نظر آنها بايد حجم كتاب‌ها را كمتر كنند و در عوض آموزنده‌تر باشد اين خوب نيست كه كتابها اينقدر پُر حجم باشد.
خانم قبادي گفتند كه من و خانم زندي برنامة بچّه‌ها را عوض كرديم و در يك روز فقط يا رياضي و فارسي دارند يا علوم و فارسي و … ولي هميشه كتاب بنويسيم را بايد بياورند. درس حروفها تمام نشده و تا حرف «ث» درس داده‌اند.
نوبت دوّم قرار است كه كارنامه توصيفي بدهند و فقط اسفندماه معلمان اولياء را توجيه كرده‌اند ولي به آنها كارنامه ارزشيابي توصيفي نداده‌اند معلمان گفتند كه سال دوم كتاب رياضيش مشكل دارد و لطفاً در اين درس تجديد نظر شود.مشكل آن اشكال تصويري است و حجم كتابها هم زياد است.
من دوباره به سر كلاس خانم قبادي رفتم و از ايشان خواستم كه گروهي درس بدهند و ايشان گفتند كه چون درس داده شده است روز دوشنبه درس جديد داده خواهد شد و آنروز من اگر به دبستان آنها بروم روش درس دادن جديد را خواهم ديد .
بچه‌ها از فارسي روخواني را شروع كردند بدين ترتيب كه يكي مي‌خواند و بقيـّه بچـّه‌ها تكرار مي‌كردند. دوباره درس را خواندند و بعد به سراغ ديكته پاتخته‌اي رفتند. خانم قبادي به يكي از دانش‌آموزانش كه مي‌گفت: ضعيف است گفت: كه روخواني كند و در مورد نمره دادن به اين دانش‌آموز گفت كه آنها كه ضعيفند نبايد به سال بعد بروند چون در پايه اوّل مشكل دارند و نبايد فقط و فقط بالا رفتن دانش‌آموز مطرح باشد و با توجه به روش جديد براي اين دانش‌آموزان چه تدابيري انديشيده‌ شده است؟
آنروز كه من به مدرسه رفتم خانم زندي روز استراحتش بود انشاء ا… روز دوشنبه ايشان را مي‌بينم.
خانم قبادي گفتند: كه بايد مطالب كارنامه‌ها را كمتر كنند و قسمتهاي ورزشي و نقاشي را حذف كنند. ما روزهاي ورزش نيستيم و آن روزها تعطيليم و از آن فعاليت بچه‌ها اطلاعاتي نداريم و بايد براي اين مسئله معلم ورزش و نقاشي داشته باشند كه بتواند براي اين سؤالات پاسخگو باشد و ما چون نيستيم هر چه كه در اين مورد بنويسم اصلاً درست نيست.
خدمت آقاي فرزانه رفتم و ايشان گفتند كه خانم قبادي چك ليستشان را پُر كردند و خانم زندي هم بعلت مشكلات خانوادگي آن را پُر نكردند و اگر پُر كنند هر دو را با هم مي‌فرستم ايشان در ضمن گفتند: كه از طرف اداره بخش‌نامه جديدي آمده است كه در حال بررسي بر‌ آن هستند. در حال نوشتن طرحي براي اداره بودند و به همين دليل من وقت ايشان را زياد نگرفتم و خداحافظي كردم.

جهان يادگار است و ما رفتني
به گيتي نماند به جز گفتني

معرفي طرح :

گزارشها و پيشنهادها :

يادداشتها :

تجربه دبستانهاي مجري طرح :

لينكها :

powered by blogger